زنانِ مبتلا به اختلالات خلقی؛ دردهایی که اغلب “به حساب نازکدلی” گذاشته میشود

زنان به احساسی بودن معروفند، اما این مساله نمیتواند دستمایهی انتقاد و زیرسوال بردن بشود. اگر احساس زنانه نباشد وزنهی غمهای دنیا سنگینتر خواهد شد، این مخلوق ظریف بار خیلی از فشارها را تحمل میکند که اگر نکند الاکلنگ زندگی حرکت نخواهد کرد!

🔹زنانی که مبتلا به اختلالات خلقی هستند در زندگی روزمره با مبارزهای پنهان و بیصدا دست و پنجه نرم میکنند؛ افسردگی، اضطراب، اختلال دوقطبی و دیگر اختلالات خلقی، برای این زنان تنها مسائل پزشکی نیست؛ بلکه بافتی از تجربههای زندگی روزانه، روابط اجتماعی، و فشارهای فرهنگی را نیز در بر میگیرد.
متأسفانه، جامعه و حتی نزدیکترین اطرافیان، اغلب این دردها را با برچسب «نازکدلی»، «حساسیت بیش از حد» یا «کمطاقتی» ساده میکنند. چنین نگاههایی، نه تنها مشکل را کوچک نمیکنند، بلکه رنج واقعی زنان را افزایش میدهند. وقتی احساسی که باید درک شود و درمان شود، با طنز یا سرزنش پاسخ داده میشود، مسیر بهبود بسیار دشوارتر میشود و احساس تنهایی و سوءتفاهم را عمیقتر میکند.
🔹نکته مهم دیگر این است که اختلالات خلقی زنان نه تنها بر خود آنان تأثیر میگذارد، بلکه روابطشان با خانواده، همکاران و دوستان را نیز تحت تأثیر قرار میدهد.
🔹جامعهای که زنان را سرزنش میکند یا دردهایشان را کماهمیت میپندارد، نه تنها به بهبودشان کمک نمیکند، بلکه زمینه گسترش رنج و فشارهای روانی را فراهم میکند.
راهکارهای مقابله با این چالشها، تنها به درمان پزشکی محدود نمیشود. حمایت خانواده، همدلی دوستان، آموزش جامعه و تغییر نگاههای فرهنگی نقش مهمی در تسهیل مسیر درمان و کاهش فشارهای روانی دارند.
🔹این زنان، نه ضعیفاند و نه «نازکدل»؛ آنها تنها با واقعیتهایی روبهرو هستند که اغلب نادیده گرفته میشوند و نیازمند صبوری و حمایت جامعهاند. هر لبخند واقعی، هر لحظه آرامش و هر موفقیت کوچک برای این زنان، نتیجه نبردی است که ما آن را نمیبینیم، اما باید به رسمیت شناخته شود.
✍شیدا حصاری
برچسب ها :اختلالات دو قطبی زنان، ، روابط اجتماعی،
- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.


ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0