تاریخ انتشار : سه شنبه ۱۸ شهریور ۱۴۰۴ - ۱۳:۲۵
کد خبر : 3237

مطالعه زبان‌شناسی فعل «هاسِی» در گویش‌های استان بوشهر و پیشینه تاریخی آن         

مطالعه زبان‌شناسی فعل «هاسِی» در گویش‌های استان بوشهر و پیشینه تاریخی آن         

بشیر علوی: ریشه فعل «داشتن/دارد» در فارسی میانه از Gāsōtan/hāsōtan گرفته شده که در هزوارش عربی: قاس(قاسوا) شده است. این فعل در همان دورۀ میانه به مرور تبدیل به dāštan می‌شود. در گویش تنگسیر قدیم بویژه تنگسیرهای مرکز منطقه دلوار به جای «هاسِیhāsey» گاهی از «هاستیhāstey» هم با سکون «س» استفاده می‌کردند که استفاده از «ت» بسیار فشرده و به ندرت بود. این فعل معادل ing در زبان انگلیسی است. همانطور که هاسِی hāsey و هِسِی hesey برای گذشته و حال به یک شکل استفاده می‌شود، ing نیز برای گذشته و حال بدون تغییر استفاده می‌شود.

◀️ در واقع فعل پهلویِ Gāsōtan/hāsōtan از دو بخش hāsōt و an تشکیل شده است که an حالت مصدری ایجاد می‌کند. ستاک فعل، hāsōt است. در واقع «هاسِی hāsey» برگرفته از بخش اول؛ یعنی ستاک فعل است. در فارسی پهلوی Gāsō در معنای فعل «دارد/ دار» به کار می‌رفته است، یعنی همان «هسِی hesey و هاسِیhāsey» امروزی در گویش‌های استان بوشهر که در معنای فعل «دارد» است. مانند«هاسِی می‌شِه/می‌رِه: دارد می‌رود».

 

🔷️جالب است که فعل «هاسِیhāsey» وقتی فعل«داشت و دارد» در جایگاه فعل کمکی است، به جای این دو فعل می‌آید، مانند «داشت می‎‌رفت: هاسِی می‌رفت» یا «دارد می‌بیند: هاسِی میبینه». اما وقتی که فعل «داشت» در حالت اصلی و مالکیت باشد، «هاسیhāsey» به جای آن قرار نمی‌گیرد، در این صورت از فعل«بی» استفاده می‌شود مانند«خونَش بی: یعنی خانه داشت». ولی اگر فعل«دارد» در حالت اصلی قرار گیرد، «هاسیhāsey» به جای آن می‌نشیند. مانند«او خانه دارد: او خونه‌ش هسن».

 

🔷️در بسیاری از گویش‌های استان بوشهر، به جای فعل (داشت) و (دارد) در جایگاه فعل کمکی، از «هی» و«هاسِی/ هِسی» استفاده می‌کنند. یعنی می‌گویند«هی می‌خَردُم /هاسِی می‌خَردُم: داشتم می‌خوردم» و «هی می‌خُرم/ هاسِی می‌خُرم: دارم می‌خورم». ملاحظه می‌فرمایید که فعل کمکی هر دو زمان، یکی است. در گویش دشتی و تنگسیر و دیلمی و دشتستانی و گناوه به یک شکل به کار برده می‌شود. در قسمت دشتی شمالی، روستاهایی مانند چاووشی و درازی از این فعل «هاسِی» و «هی» هر دو استفاده می‌کنند.

 

🔷️در گویش‌های جنوب استان مانند بردستانی و دیری و آبدانی و جمی و کنگانی و دوراهکی صرفاً از «هی» استفاده می‌کنند و «هاسِی» ندارند. در گویش‌های هرمزگان نیز از «هاسِی» استفاده نمی‌کنند و از «آَ» بهره می‌برند؛ مانند «اَخَردُم: داشتم می‌خوردم». در گویش لری نیز این رویکرد وجود ندارد. مردم بلخ افغانستان در این حالت‌ها می‌گویند: رفته راهیستُم: یعنی رفته راهی هستم.

 

🔷️ظاهراً فقط در گویش‌‌های دشتستان و تنگستان و دیلم و گناوه و بوشهر و بخش شمالی دشتی مانند بلوک درازی که شامل درازی و گزدراز و چاووشی و کلل(در واقع پاکوه مند، قسمت غرب خورموج) از «هاسِی» در ماضی/مضارع مستمر بهره می‌برند. در شهرهای خورموج و کاکی و شهرها و روستاهای جنوب خورموج و کاکی از این فعل استفاده نمی‌کنند و در واقع در گویش دشتی این فعل وجود ندارد و اگر هم استفاده شود بیشتر کسانی هستند که اصالت تنگستانی داشته یا در آنجا زندگی کرده یا ارتباط زیادی با تنگسیری‌ها داشته‌اند.

 

🔷️در هرمزگان در شهرستان میناب، از «هاسی» استفاده نمی‌شود، ولی فعل به کار رفته در این زمان از همین ریشه است. به جای فعل «داشت/ دارد» در گویش میناب، «هَستُم» است. مانند: «مِ کتاب هَستُم، یعنی من کتاب داشتم». گاهی نیز می‌گویند«مِ کتاب اُم هَ: یعنی من کتاب داشتم/دارم».

 

🔷️از همین فعل نیز برای «دارد» استفاده می‌شود. در گویش مینابی اگر فعل«داشت/ دارد» در جایگاه فعل کمکی باشد، از «هَستُم» استفاده نمی‌شود. مانند: «مِ غذا اُم خُوَردِن: من داشتم غذا می‌خوردم» یا «مِ غذا اَخَردَنُم: من دارم غذا می‌خورَم».

 

🔷️در گویش‌های استان بوشهر نیز تقریباً همین رویکرد حفظ شده است؛ یعنی در بعضی از گویش‌های استان بوشهر مانند گویش تنگسیری و قسمتی از دشتستان به جای فعل «دارد» از خانواده فعل «هست» استفاده می‌شود. مثلاً «مو خونه تو بوشهرُم هِسِن/ مو خونه تو بوشهر هِسِمِن: من خانه در بوشهر دارم»؛ منتهی در موقع استفاده از فعل مالکیتِ «داشت» از این رویکرد استفاده نمی‌کنند و به جای «هس» از «بی» استفاده می‌کنند؛ مانند «مو خونه تو بوشهرُم بِی: من خانه در بوشهر داشتم».

 

🔷️در فرهنگ کوچک زبان پهلوی از مکنزی، واژه‌ای از پهلوی “ahōš” به معنای “بی‌مرگی و نمردنی” است. در پارسی میانه نیز واژه‌ای داریم به نام asahmān با تلفظ “اسهمان” به معنای بی‌پایان و نامحدود و بی‌انتها. این واژه از دو جزء asah و mānتشکیل شده است.

 

🔷️در فارسی پهلوی برای «ادامه دادن» به عنوان فعل کمکی ماضی نقلی با معنی استمراری از فعل stӗ، stadanā استفاده می‌کردند. در فارسی باستان از «هاچی hāčey» در معنای «ادامه رفتن. در پی چیزی رفتن» استفاده می‌شده است و «هیز» نیز در فارسی باستان به معنای «در پی چیزی روان بودن. ادامه داشتن» بوده است. در فارسی پهلوی اشکانی/کردی پهلوی اشکانی، هاسا hāsā در معنای «آمدن» به کار می‌رفته که در کردی نوین، تبدیل به هاتن hātin شده است.

 

🔷️با وجود این که به نظر می‌رسد همه این فعل‌ها از یک ریشه هستند، احتمال می‌رود که فعل هسِی hesey و هاسِیhāsey از ریشه فعل Gāsōtan/hāsōtan گرفته شده است که در پهلوی میانه مورد استفاده قرار می‌گرفته که هنوز در گویش‌های استان بوشهر خود را زنده نگه داشته است.

 

چرا خیلی از زنان از ۴۰ سالگی به بعد ناگهان به سراغ علایق فراموش‌شده می‌روند؟

ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.